5a4fabcd 6e41 4be0 9c2b f96f60bde431 - صفحه اول

با چشم‌های بسته
نامش را
بر برگِ تاک می‌نویسم
گَس چون شراب!
“شعر”
معشوقه‌ی من

حامد نیازی

شاعر نسل جدید ایران

از من‌ سلام بر توای باران تمام‌قَدایستاده بر، اِنحنای خیالتای آتش، وامدارِ نگاهتای چون من هزار شاعر،در بند رویایتای چون خدا خودیای معجزه، قداستِ مستیِ

ادامه مطلب »

کاش امروز اینجا بودیباران می‌گرفتقدم‌ می‌زدیمتو ذوق می‌کردی و من‌ تماشاکاش بودی و می‌دیدیوقتی تو حواسم را زودتر از باران پَرت می‌کنیخیس نمی‌شوممن این‌جابی‌توزیرِ بارانآب

ادامه مطلب »

می‌گویم: دوستت دارم؛و تو چونان،گلدانِ اطلسی که در صبح‌گاهانآب می‌نوشد،زیباتر میشوی! بُرشِ شعری از کتابِ:یک اتفاق ساده

ادامه مطلب »

مرا در آسمان به خاک بسپارید!و بر سنگِ مزارم بنگارید!اینجا شعری خفته‌ استکه شاعری او را نیافت برشِ شعری از کتاب:یک اتفاق ساده

ادامه مطلب »

تو راباید سال‌ها تماشا کردغزلی بلند‌تر از اینبرای سرودن نداشتم! شعری از کتابِ:سرگیجه

ادامه مطلب »

توپنهانی‌ترین عشقِآشکارِ دنیایی! شعری از کتابِ:سرگیجه

ادامه مطلب »

با تو بودن چقدر خوب استو صدای تووقتی میخوانی‌اممثلِ عطرِ خاکِ باران خوردهمثلِ لمسِ دکمه‌ی پیراهنت در تاریکیمثلِ فکرِ بوسه‌ات هوس‌انگیزبا تو بودن‌ چقدر خوب

ادامه مطلب »

من فقط فرض کردمحواست به من هستفرض کردم می‌آییمی‌آیی و دوستم خواهی داشتمن با این فرضیه‌ها شاعر شدمشاعر شدم و معادله ساختمآن هم بدون‌ مجهولمن

ادامه مطلب »

پربازدیدها :

گویی نام تو را از دل شعری ربوده است نسیم که از ازل شعرها گمشده‌ای دارند با چشمانی شبیه چشمهای تو و نمیدانند هنوز وقتی

ادامه »

یک اتفاقِ ساده بود تحمّلِ دیگران را نداشتیم خَزیدیم زیرِ پوستِ هم! حرفی نبود پس‌ شعر خواندیم مقصدی نبود ناچار در راه گُم شدیم بارانی

ادامه »

جمعه یعنی من باشم چند خاطره‌ی بوسیدنی‌ات و یک سوالِ تکراری تو پرستیدنی بودنت به خدا رفته، من تنهایی‌ام نه؟ شعری از کتاب: رنگ صدای

ادامه »

صدای هوا،صدای آب صدای آتش،صدای خاک صدای تو صدای تو را چون آتش در دست می‌گیرم و می‌دَوَم می‌دَوانَد مرا بخوانم،بدوانَم،بتازانَم من با صدای تو

ادامه »

کاش… خدا خویش را به دست‌های در هم تَنیده‌ی ما بسپارد! برشِ شعری از کتاب: نامه‌های سوخته

ادامه »